ادبیات انقلاب (ادامه راه امام و شهدا)
اومانيسم به معناي نفي خدا در همه عرصهها و اصل قرار دادن رأي و خواست انسان ميباشد. اومانيسم انديشه انسانمحوري را مستقل از خدا و وحي مطرح نمود و به تبع اصل قرار گرفتن انسان ميل به استيلاء و تسلط بر جهان را پديدار كرد.
در روند انقلاب اسلامی مردم به عدم کارآمدی مدل های موجود در جامعه برای محقق شدن ارزش های الهی و انسانی یقین داشته و درک کارآمدی حضور دین در جامعه را به صورت «ایمانی و اجمالی» پیدا کرده بودند.
شهدا به معنای حقیقی کلمه جزء زمینه سازان ظهور هستند
اما اگر تنها به همین دعا خواندن ها و گریه کردن ها بسنده کنیم شاید بتوان گفت این تحلیل از منتظر نوعی دعوت به انتظار منفی است. که منتظرین را با وعده های امروز و فردایی در دراز مدت دچار کسالت می کنیم.
تنها در این صورت خواهیم توانست درباره ادامه راه شهدا صحبت کنیم؛ والا راه شهدا را تنها در چاپ و نشر خاطرات وتصاویر آنها و گاه در همایش ها و ... خلاصه کرده ایم.
پس اگر بخواهید درباره چگونگی ادامه راه شهدا بحث نمائیم. ابتدائا لازم است شرایط حاکم جهانی آن را مورد مطالعه قرار دهیم.
خيلى بايد مراقب باشيم: مراقب حرف زدن، مراقب موضعگيرى كردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها. يك چيزهائى را بايد گفت؛ اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكردهايم. يك چيزهائى را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كردهايم.
نخبگان سر جلسهى امتحانند؛ امتحان عظيمى است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است.
به زبان عامیانه و عرفی، سرمایه داری یعنی شکل گرفتن قله های ثروت در جامعه و ارتزاق طبقه های پائیینی جامعه از کوهپایه های آن.
در نظام سرمایه داری، سرمایه مبنای همه چیز قرار می گیرد.
اگر بگوئیم 124 هزار پیامبر و اهل بیت و ... تنها آمدند به ما بگویند در امورات فردی خود اخلاق حسنه را رعایت کنید. یعنی در سلام کردن از دیگران سبقت بگیرید، در برخورد با مومنین خوش رو باشید، نماز بخوانید ، روزه بگیرید ، لباس مشکی مکروه است، پیراهن آستین کوتاه نپوشید و ... چه راحت است دینداری ! و چه فراوانند دینداران و مومنین !!!
با تغییر الگوهای مدیریتی در انقلاب بر مبنای اسلام ، آنهم نه در همه
ابعاد بلکه تنها در بخشی از بُعد سیاست(نظام ولایت فقیه)، جوامع غربی برای مدیریت خود احساس خطر نمودند
حکایت مرد بینا و کاروان سالار نابینا
جلودار نابینا مرد بینا را متهم به دشمنی با کاروان نمود و همگان را علیه او متحد نمود. تا جایی که گفتند به تو آب و غذا هم نخواهیم داد...//...زمان می گذشت و هر روز بیش از روز قبل به درستی راه مرد بینا و حقانیت انقلاب عظیمش اعتراف می نمودند و همچنان این راه به رهبری خمینی دیگر ادامه دارد...
|